کافه رادیده ای....
کافه های بین راه را میگویم بوی نم وجب به وجبش را گرفته صندلی های تک نفره چای جوشیده... کافی چی سرد و بی روح و بی رمق روی بی انتــها تــریــن جادهای ایــن دنیا در فضای معلق بدون هیچ پناهگاهی "درست مثل دلم من" همیشه تنها و نم کشیده از اشکهایی که روزگار برایم رقم زده درد دارد زندگی . . .ادامه ...

نظرات شما عزیزان: